تولد مامان مینا
سلام پسمل ناز خاله خوبی آقا کوچولو من بازم خاله منیره هستم دیگه تعجب نکن راستش من و مامان تصمیم گرفتیم من بنویسم مامانی عکس بگیره خوب منم از خدا خواسته اومدم ک بنویسم بله عزیزم تاخیر مارو ببخش خب ی خورده ماه رمضون بود بعدم امسال از شانس شما و تارا هوا بس ناجوانمردانه گرم بود خلاصه عزیزم از طرفی تارا خانوم ما ک دخترخاله شما باشن بسیار شیطون هستن و اجازه خواب هم ب من ک خاله شما باشم نمیدن الانم گریه شون در اومد نمیدونی خاله جون ک چه بلایی این دخمل ناز اره جونم برات بگه ک من چن روزیه سعی داشتم بیام بنویسم ولی نمیشد اما امشب با این ک چشام از فرط خستگی بازنمیشن گفتم بیام بنویسم خلاصه بعد کل...
نویسنده :
خاله منیره ومامان مینا
0:19